vatanim tam azerbaycan galacak kandim garajehgayeh
قراجه قيه
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن

ضمير در زبان تركي

ضمير با جانشين شدن به جاي اسم ، نقش اسم را در جمله بازي مي كند و تمام حالات شش گانه اسم را كه قبلاً گفته ايم ، به خود مي گيرد.
ضماير در شش نوع مختلف تعريف مي شوند كه عبارتند از:
1 ـ ضماير شخصي 2 ـ ضماير اشاره 3 ـ ضماير ملكي متصل 4 ـ ضماير ملكي منفصل 5 ـ ضماير تأكيدي 6 ـ ضماير مبهم 7 ـ ضماير استفهام

تمام ضماير در دو حالت فرد و جمع براي اول شخص ، دوم شخص و سوم شخص اطلاق مي گردند. حال به تفكيك به هر كدام از اين ضماير اشاره مي كنيم:
1 ـ ضماير شخصي
من (بن) بيز
سن سيز
او/ اول اونلار
• ضمير شخصي اول شخص مفرد بصورت «من» استفاده مي شود كه صورت كهن آن در تركي «بن» مي باشد و به خاطر قرابت مخرج به «من» تبديل شده است. با پيوند نشانه جمع قديمي «يز» به انتهاي اين ضمير بصورت «بنيز» به ضمير اول شخص جمع مي رسيم كه صورت ساده آن «بيز» است. اتفاقاً «سن» هم با همين قاعده به «سنيز» تبديل مي شود.
• ضمير سوم شخص مفرد «او» داراي صورت قديمي تر «اول» است كه اكنون تنها در ادبيات مكتوب مي توان آنرا ديد. اين ضمير بصورتهاي شو/شول هم كاربرد داشته و دارد.
• اين ضماير مانند اسم ، حالات شش گانه آنرا هم به خود مي گيرد. مانند: من ، مندن ، منه ، منده ، مني ، منيم
• اين ضماير پيوندپذير هم هستند. مانند: من ، منسيز ، منجه

2 ـ ضماير اشاره
بو (اين) بونلار (اينها)
شو (اين) شونلار (اينها)
او (آن) اونلار (آنها)
• ضمير اشاره «شو» براي نشان دادن اشاره اي بين اين و آن است (يعني حالت متوسط) اما معناي نزديكي نيز از آن استنباط مي شود. اكنون جز در تركي استانبولي استفاده نمي شود.
• ضمير اشاره «او» كه بصورتهاي «او ، اول ، آن» استفاده مي شود ، داراي صورت كهن «آن» است. مثلاً آنلار به معناي آنها مي باشد. بعداً اين ضمير به «اونلار» و در محاوره به «اولار» تبديل شده است.
• اين ضماير مانند اسم ، حالات شش گانه آنرا هم به خود مي گيرد. مانند: اونلار ، اونلاردان ، اونلارا ، اونلاردا ، اونلاري ، اونلارين
• اين ضماير پيوندپذير هم هستند. مانند: اونلار ، اونلارسيز ، اونلارجا

3 ـ ضماير ملكي متصل
اين ضماير به اسم مي چسبند و عبارتند از:
م ميز
ن نيز
ي لاري
براي نمونه براي اسمهاي «آنا ، كيتاب» داريم:
آنام ، آنان ، آناسي ـ آناميز ، آنانيز (آناز) ، آنالاري
كيتابيم ، كيتابين ، كيتابي ـ كيتابيميز ، كيتابينيز ، كيتابلاري
• اگر حرف آخر اسم صدادار باشد ، در سوم شخص مفرد از يك حرف كمكي سين كمك مي گيريم و مانند مثال فوق بجاي آنايي مي گوئيم: آناسي
• اگر حرف آخر اسم صدادار نباشد ، براي رواني اداي كلمه از صداهاي ي/4 كمك مي گيريم. مانند مثال فوق براي كتاب.

4 ـ ضماير ملكي منفصل
اين ضماير مستقل از اسم هستند و بصورت «ضمير شخصي+ضمير ملكي متصل + كي» درست مي شوند. مانند: من + يم + كي كه مي شود: منيمكي.
منيمكي بيزيمكي
سنينكي سيزينكي
اونونكو اونلارينكي

5 ـ ضماير تأكيدي
ضماير تأكيدي با وجود فاعل بر او تأكيد مي كنند. اين ضمير در تركي كهن «كند» بود كه در تركي كنوني آذربايجان «اؤز» و گاهي «بيله» جاي آنرا گرفته است:
كنديم كنديميز
كندين كندينيز
كندي كنديلري

اؤزوم اؤزوموز
اؤزون اؤزونوز
اؤزو اؤزلري

بيلم بيله ميز
بيلن بيله نيز
بيله سي بيله لري
• اين ضماير نيز مانند ديگر ضماير ، حالات شش گانه اسم را به خود مي گيرند. مانند: اؤزوم ، اؤزومدن ، اؤزومه ، اؤزومده ، اؤزومو ، اؤزومون

6 ـ ضماير مبهم
اين ضماير جانشين اسم شده و يك نوع معناي ابهام را مي رسانند. تنوع آنها زياد است اما براي نمونه مي توان به موارد زير اشاره كرد:
كيم: كيم ، كيمي ، كيميسي ، كيمسه ، كيم ايسه ، هر كيم ، هئچ كيم
بير: بيري ، بيريسي ، هر بيريسي ، هئچ بيريسي ، هر بير ، هئچ بير
نه: نه ، نه يه ، نه يي ، نه دن
به همين ترتيب قاباقكي ، دوننكي ، آيري ، آيريسي ، باشقاسي ، اؤزگه و ... .

7 ـ ضماير استفهام
اين ضماير با سئوال ، هويت اسم را مشخص مي كنند. عمده ترين آن عبارتند از: كيم ، نه ، نه يه ، هارا ، هاچان ، هانسي ، هانكي.


گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: تورك كيمليي
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن

هدف از نوشتن اين مطلب هم آشنايي با فرهنگ، ادبيات، تاريخ توركان

و هم  تمرين خواندن متون زيباي توركي و تا حد ممكن استفاده از كلمات اصيل توركي به

جاي كلمات بيگانه مي باشد. البته سعي كرديم در داخل پارانتز معادل آن را نيز بياوريم تا

متن براي برخي از مطالعه كننده ها خسته كننده نباشد. از همه عزيزان تقاضا داريم سعي

كنند در ترويج لغات توركي به جاي كلمات بيگانه وارد شده در زبانمان ، بيشتر تلاش كنيم

و با استفاده متداول از كلمات توركي از تحريف و فراموش شدن لغات زبانمان جلوگيري كنيم.

اؤزگورلوك(آزادي) نفسيميز ، آنا ديليميزده دير

 

ديوان الغات تورك محمود كاشغري :

بو اوخونج(كتاب) دونيانين ايلك دايرة المعارفي دير و اوندا ديل بيلگيسي(دستور زبان) و

سؤزلوك(لغتنامه) و هر سؤزجوگه(كلمه يه) چوخلو آچيقلامالار(توضيحات) وئريليب.

بو اوخونجو محمود كاشغري 1072ميلادي ايلينده يازيب.

ديوان الغات تورك ده، 11- جي ميلادي  يوزايلليگين(قرن) خاقاني- اوغوز- قيبچاق-

 قيرقيز تورك دئييشلرينين(لهجه لرينين) ديل بيلگيسيني اؤيره دير و اوندا بؤلگه(منطقه) و

 ائل تانيتيملاري، 272 آتالار سؤزو، نئچه ناغيل، 900دؤردلوك(چهار بيتي) و بير بويالي

جيزيم (رنگلي نقشه ) وار.

 

" دده قورقود " اوخونجو :

بو اوخونج 10- جو ميلادي ايللرده يازيليب و اوندا 12 بوي(فصل) وار و اوغوز ائلي ايله

باغلي ناغيللار و ايگيتليك لر(دلاوري و قهرمانيها) اولاميشلاري (روايت لري ) و اؤيودلري

(نصيحتلري) و.... اوغوز ائلينين بيله جكلي و آغ ساققالي اولان، دده قورقود ديلي ايله

دئييليب و يازيليب . بو اوخونجون اؤزلليكلريندن (ويژگيلريندن) بيري بو اولا بيلر، اوندا

 ايلك اولاراق قادينلارا چوخلو دَيَر(ارزش) وئريليب و اوندا تانريدان قيز اوشاغينين

اولماغيني ايسته مكله، قيزي تانرينين بؤيوك نعمتي سانيرلار.

 

قوتادغو بيليك :

بو اوخونجو 1069- جو ميلادي ايللرده يوسف خاص حاجيب اولوغ يازيب .

 بو اوخونجدا سؤزلر و دانيشيقلار، سؤي (شعر) و اؤيود (نصيحت) بيچيمده(قالب) يازيليب

(اوندا 6645 بيت وار) و بو اوخونجو توركلرين اسلام سوره سيندن (دؤوره سيندن) اولان،

ايلك سؤي(شعر) اوخونجو بيليرلر.قوتادغوبيليك آنلامي(مفهومي) موتلولوق سونان بيليم"

 دير و اؤز چاغلاريندا سياست بيلگيسي(علم سياست) و آغيل اوخونجو ايله ده تانيليردي.

گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: بيليم
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن

جمله در زبان تركي

تمام آنچه را در سيزده جلسه پيشين فرا گرفتيم ، براي رسيدن به اين قسمت از ترم يعني جمله بود. تا جمله ادا نشود ، فايده اي از اين همه اطلاعات درباره فعل و فاعل و ضمير و ... وجود نخواهد داشت.
بحث درباره جمله بسيار گسترده است و نمي توان در يك جلسه به تمام مطالب درباره جمله پرداخت اما مي توان تا حدودي با جمله آشنا شد ، طوري كه علاقمندان با زمينه مناسب جهت فراگيري مطالب بيشتر دنبال منابع و مراجع ديگر بروند.
جمله يك كلام كامل است كه گوينده آنرا به اطلاع شنونده مي رساند. جمله از وقوع يك حادثه يا وجود يك واقعيت خبر مي دهد.
جمله از ديدگاه هاي مختلف داراي تقسيمبندي هاي مختلفي است كه در ادامه به چند مورد از آنها اشاره مي شود:

1 ـ تقسيمبندي مفهومي
جمله از منظر مفهوم ، به سه گروه اخباري ، استفهامي و امري تقسيم مي شود.

1ـ1: جمله اخباري
در جمله اخباري از وقوع عمل در گذشته ، حال و آينده و يا حتي خارج از زمان خبر داده مي شود. جملاتي مانند: «آنام گلدي» ، «سن گئده جكسن» ، «آناملا باجيمي بويون ائلچيليگه گؤندرميشم» از اين نوع هستند.

2ـ1: جمله استفهامي
هرچند يك جمله استفهامي درباره وقوع حادثه يا وجود واقعيت است اما اين مفهوم همراه با سئوال و ابهام است. اين سئوال گاهي همراه با ادات استفهام مانند «مي ، هانسي ، هارا ، كيم ، نه يه ، نه ايچين ، نه ، هانكي و ...» است و گاهي بدون ادات تنها با تكيه بر لحن گوينده است.
جملاتي مانند «نه ايچين دونن گلمه دين؟» ، «تاپيشيرديقلاريمي آلدينمي؟» ، «هانسي درسده دوشدون؟» جملاتي استفهامي همراه با ادات استفهام است اما جملات سئوالي مانند «دئمه ديم گئتمه؟» ، «تاپيشيرديقلاريمي آلدين؟» ، «بو گئجه ائشيگه گله جكسن؟» بدون ادات استفهام باز از نوع جملات استفهامي هستند.

3ـ1: جمله امري
با اين جمله با خواهش ، التماس ، تضرع و يا دستور ، خواستار انجام عمل مي شويم. مانند: «اونو منه وئر» ، «قاپيني آچ» ، «منه بير كيلو يئر آلما وئر» ، «بير ليوان سو وئر».
گاهي ممكن است براي تأكيد بر امر يا پرهيز از احساس آمرانه بودن ، از ابزارهاي كمكي نيز در جمله استفاده كنيم. مثلاً براي حالت امر ، به انتهاي فعل ، پسوند «گيل» و «گيلان» اضافه كنيم. مانند: «اونو منه وئرگيلن» ، «قاپيني آچگيلان». البته پسوند «گيل» امروزه كاربردي ندارد. يا اينكه قبل از شروع جمله امري بگوئيم: «تئز اول» مانند «تئز اول اونو منه وئر». گاهي هم ممكن است پس از اتمام جمله امري بگوئيم: «گؤرم» ، «داي». مانند: «اونو منه وئر گؤرم».
در جملات امري از نوع التماسي و خواهشي نيز ممكن است به پيش جملاتي مانند «اولارسا» ، «ممكن اولسا ...» ، «زحمت اولماسا ...» ، «لطف ائديب ...» ، «باغيشلايين ...» ، «زحمت دي ...» ، «نه اولاندا».

2ـ جمله فعليه و اسميه
جمله از نظر ساختار ممكن است اسميه باشد يا فعليه. جمله اسميه تكيه اش بر اسم است نه فعل. در واقع فاقد فعل است و تنها از افعال كمكي يا علامتهاي اسنادي كمك مي جويند ، از جمله «دير ، ايدي ، ايميش». مانند: «بو آغاج اوزون دور» ، «بو سؤز يالان ايميش».
جمله فعليه داراي فعل است ، مانند: «من درسيمه باخميشام» ، «بويون بير كره سايتا گيرديم و سؤزلرين اوخودوم» كه داراي فعلهاي باخميشام ، گيرديم و اوخودوم مي باشند.

3ـ اجزاي جمله
جمله داراي يك حداقل اجزا بايد باشد تا بتواند در تعريف جمله بگنجد. اين حداقل اجزا كه آنرا اجزاي اصلي جمله هم مي نامند ، عبارتند از: مسند و مسنداليه.
مسنداليه همان فاعل است كه در جمله اسميه بصورت مبتدا نمايان مي شود. مسند درباره مسنداليه حكم مي دهد. در واقع مسند همان فعل در جمله فعليه و خبر در جمله اسميه است.
در جمله فعليه «آنام مشهده گئتدي» ، «آنام» فاعل يا مسنداليه است و «گئتدي» فعل يا مسند. در جمله اسميه «هاوا قارانليق دير» ، «هاوا» مبتدا يا مسنداليه است و «قارانليق دير» خبر يا مسند است.
با اين دو جزء ، جمله معني پيدا مي كند اما اجزاي ديگري هستند كه براي توضيح بيشتر جمله و تفهيم بهتر آن در كنار اجزاي اصلي مي آيند. اين اجزا را اجزاي فرعي مي گويند كه مفعول صريح و غيرصريح از آن جمله هستند.
مفعول صريح در تركي با علامت «ي» يا «ني» تعريف مي شود. مانند: «من درسي اوخودوم» ، «آيلار قاپيني آچدي» ، «من ائوي تميزله ديم».
مفعول غيرصريح نيز تحت تأثير فعل بوده و يكي از حالات مفعول اليه ، مفعول فيه و يا مفعول عنه را به خود مي گيرد. مانند: «ائوه گئتدي» ، «ائدن چيخدي» ، «ائوده قالدي».

4 ـ ساختار جمله تركي
اجزاي اصلي و فرعي جمله در ساختار كامل و طبيعي جمله بايد با يك توالي و ترتيب خاصي بيايند وگرنه از حالت طبيعي خارج خواهند شد. ساختار غيرطبيعي همان ساختاري است كه در ادبيات محاوره اي و شعر به وفور مي بينيم.
ساختار طبيعي يك جمله در زبان تركي با ترتيب زير است:
«فاعل(مبتدا) + قيد زمان + قيد مكان + مفعول غيرمستقيم + مفعول مستقيم + قيد حالت + فعل».
براي نمونه در يك جمله كامل و طبيعي تركي مي توان گفت: «آناسي گئجه لر ياتاندا بالاسينا قيسسا ناغيللاري محبتله اوخويار».
جملاتي مانند زير از نظر ادبياتي صحيح نيست. چرا؟
• مدرسه ده صاباح امتحان واريم دير.
• تلويزيونومو صاباح تعمير ايچين تعميركارا وئره جه يم.
• دونن آخشام قارداشيملا آغام شاما اونلارا قوناق ايديلار.

در شعر نيز بنا بر اجبار ساختار و تركيب طبيعي جمله به هم مي خورد. مثلاً جمله اي طبيعي مانند: «باشيمدا توكلر آغاريب ، قاپيسيندا ابتر اولدوم ، او نازلي دلبر دئمه دي كي: بيزيم گوموش دورور بو» را عارف نامي قرن هفتم ،شيخ صفي الدين اردبيلي ، مي گويد:
«آغاريب باشيمدا توكلر ، قاپيسيندا اولدوم ابتر
دئمه دي او نازلي دلبر ، كي بيزيم گوموش دورور بو»
همانطور كه گفتيم ، ساختار اصلي جمله با همان مسند و مسنداليه كامل مي شود و حتي گاهي مي توان اجزاي ديگر آنرا بدون اخلال در جمله حذف كرد. بعضي از اجزاي جمله صرفاً براي توضيح بيشتر ارائه مي شود. براي نمونه جمله ساده و كاملي مانند: «آباسي قوجاليبدير» را مي توان به جمله مفصل و طولاني زير تبديل كرد: «يوز ياشيندا اولان ، الدن آياقدان دوشن آناسي ، داها قوجاليبدير». يا جمله ساده و كاملي مانند «آنام زيارتدن گلدي» را تبديل كنيم به جمله طولاني و زائد زير: «آنام بويون صبح هاوا آچايلان زامنلاردا كي هئچ بير آدام ائشيكده يوخ ايدي ، ايكي هفته دن سونرا كربلانين زيارتيندن گلدي».

5 ـ هماهنگي فعل و فاعل
فعل و فاعل از نظر جمع و فرد بودن و نيز از نظر شخص بايد باهم هماهنگ باشند. به دنبال فاعل جمع ، فعل جمع مي آيد و بعد از فاعل مفرد ، فعل مفرد مي آيد.
براي فاعل اول شخص مفرد ، فعلي با ضمير فعلي اول شخص مفرد مي آوريم .
با اين دو اصل ، جملات زير صحيح مي باشند:
• من مدرسه دن گلديم.
• سيز هاچان بازاردان گلدينيز؟
• اونلار امتحان وئرمه ديلر.

اما جملات زير صحيح نيستند:
• من مدرسه دن گلديك!
• سيز هاچان بازاردان گلديم!
• اونلار امتحان وئرمه ديم!

در اين ميان استثناهائي وجود دارد كه مهمترين آنها عبارتند از:
• احترام: براي احترام مي توان فعل يك شخص مفرد را جمع آورد. مانند: «رهبر بويون دانيشيغيندا بويوردولار» ، «اوستاد كيلاسدا امتحان آلديلار».
• فاعل غيرجاندار بصورت جمع مي تواند فعل مفرد بگيرد. مانند: «آغاجلار قورودو» ، «سولار كسيلدي». البته متداول است كه براي هر نوع سوم شخص جمع از فعل مفرد استفاده كنند. مانند: «قوناقلار گلدي» ، «اؤيرنجي لر گئتدي» ، «ساتقينلار قاچدي».
• براي فاعلي كه ذاتاً جمع است ، فعل مفرد مي آوريم. مانند: قوشون ، ملت ، آرتئش. مثلاً «قوشون داغيلدي».

5 ـ جمله كامل و ناقص
جمله كامل را با تعريف فوق پذيرفتيم. جمله ناقص يك جمله داراي اعتبار و مفهوم است كه شنونده منظور گوينده را متوجه مي شود اما اجزاي اصلي يك جمله كامل را ندارد. دليل آن هم اين است كه شنونده در جملات قبلي يا پيش زمينه قبلي ، اجزاي جمله مانند فاعل يا مفعول يا حتي فعل را مي شناسد. اينگونه جملات غالباً در جواب يك سئوال گفته مي شود.
براي نمونه ممكن است ابتدا نپذيريم كه «بازارا» جمله باشد اما اگر بدانيم كه اين جمله در مقابل سئوال: «آنام هارا گئتدي؟» گفته شده است ، متوجه مي شويم كه اين جمله بايد در اصل «آنام بازارا گئتدي» بايد باشد كه به خاطر ذهنيت داشتن گوينده و شنونده از فاعل و فعل ، اين دو جزء اصلي حذف شده است. به همين ترتيب شخصي به ديگري مي رسد و درباره ساعتي كه گم كرده بود و دنبالش بود ، مي گويد: «تاپديم». در واقع بايد بگويد: «ساعتي تاپديم» كه به خاطر ذهنيت داشتن شنونده از موضوع گم شدن ساعت ، آنرا از جمله حذف مي كند. او حتي مي تواند بجاي «تاپديم» بگويد: «ساعتي تاپديم» و يا آنرا تفصيل دهد و بگويد: «بالاخره بويون صبح ناماز قيلاندا حوض باشيندان ساعتي تاپديم».


گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: بيليم
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن
نكاتي درآيين نگارش تركي آذربايجاني

محمد صادق نائبي

عدم رعايت آئين و ضوابط نگارش ، نوشته را معيوب كرده و آنرا سست و بي ارزش مي كند. عدم توجه به اصول و قواعد يك زبان باعث كم رغبتي خواننده به نوشته مي شود. آيا براي خواننده فرق نمي كند كه نويسنده «مي خواهم» را «ميخواهم» يا «ميخاهم» بنويسد؟ قطعاً او با ديدن چنين خطاهائي به نوشته ، به ديده حقارت نگاه خواهد كرد و نوشته ارزش خود را از دست خواهد داد.

متأسفانه به خاطر عدم آموزش زبان تركي آذربايجاني در ايران ، اين زبان داراي آئين نگارش مصوب و متقن نيست. همين باعث مي شود كه عده اي به تقليد از ادبيات جمهوري آذربايجان يا تركيه روشي را پيش گيرند و عده اي هم به اجتهاد خود آئيني برگزينند و اين باعث پراكندگي مي شود و خواننده باعث سردرگمي مي شود.

براي نمونه عده اي به تقليد از نگارش فونوتيكي كشورهاي همجوار سعي مي كنند تمام مصوتها را در نگارش نشان دهند و اين مورد درباره فتحه مشكلساز است. نوشتن «گله جك» بصورت «گه له جك» هم باعث اطاله نوشتار مي شود و هم خواننده سردرگم مي شود. حذف حروف عربي و تبديل آن به حروف تركي (به تقليد از خط لاتين) يكي ديگر از پراكندگي هاي نگارش تركي است. عده اي اصرار دارند كه «اقتصاد» را «ايقتيساد» بنويسند و خواننده اي كه دهها سال با املاي كلمه انس گرفته است را به يكباره دچار سردرگمي كنند.

آيا همه اينها صحيح است؟ آيا همه شان اشتباه است؟ كدام را پيش بگيريم؟ قطعاً وقتي اين كار متولي ندارد ، هركسي راه خود را پيش مي گيرد. آنچه در اينجا هم آورده مي شود ، باز قانون متقن و قطعي نيست ولي بعضي اصول اوليه از جانب تمام نويسندگان بايد رعايت گردد و عدم رعايت آن موجب طرد آن از جانب خواننده مي گردد.

بيشترين هجمه به آئين نگارش از جانب گويشهاي مختلف محلي است. در نگارش كنوني تركي آذربايجاني هيچ خطري بيشتر از گويش گرايي ، زبان ادبي را تهديد نمي كند. گويشها محترم و عزيز هستند و غنا و گستردگي يك زبان را مي رسانند ولي مرز بين زبان محاوره و زبان ادبي بايد مشخص گردد. دومين خطر و آفت بزرگ زبان تركي آذربايجان در ايران دخالت تركيبات زبان فارسي در تركي است. در اين حالت جمله «صادرات بانكي قرض الحسنه وامي وئرير» تبديل مي شود به «بانك صادرات ، وام قرض الحسنه وئرير». سومين آفت در اين باره نيز صحبتها ، مصاحبه ها ، سخنراني ها و نطق هاي مسئولين محلي و بدتر از همه گويندگان راديو و تلويزيون محلي است. به جمله زير توجه كنيد: «دهه فجر امسال ، ششصد و بيست و سه طرح عمراني در سطح استان افتتاح اولاجاق»!. آيا اين مسئول محترم نمي توانست به جاي «اولاجاق» بگويد: «خواهد شد» تا هم خيال ما را راحت كند و هم خيال فارسي زبانها را؟ گوينده تلويزيون مي گويد: «اذان مغربدن سورا ، استاندار محترم دانيشاجاخ»! آيا براي او سخت است كه بگويد: «آخشام اذانيندان سونرا محترم استاندار دانيشاجاق دير». جالب است كه اگر به همين مسئول يا گوينده تلويزيوني بگوئيم دو جمله فارسي بگو ، دچار اضطراب مي شود. درحاليكه كافيست به جاي فعل تركي ، فعل فارسي بگويد. آنچه در شبكه محلي صدا و سيما از زبان گويندگان ناشي و بي اطلاع از زبان محلي جاري مي شود و لهجه شهر يا حتي محله خود را به تمام استان تحميل مي كنند ، بزرگترين آفت زبان و ادبيات تركي آذربايجاني در ايران است.

آنچه بصورت پراكنده در 15 درس گذشته گفته شد ، زيربناي آئين نگارش است. قطعاً ياد گرفته ايم كه ديگر «قوشچي ، خويلي ، عمر» را «قوشچو ، خويلو ، عؤمور» بگوئيم و بنويسيم و از كاربرد تركيبات فارسي (نه كلمات فارسي) پرهيز كنيم. پرداختن مجدد به اين مسائل و اصول اوليه اي كه در تمام زبانها رعايت مي شود ، باعث اطاله كلام ما مي شود. در اينجا براي تكميل گفتار و نوشتار خود تنها به چند اصول ديگر توجه مي كنيم:

    >> در زبان تركي در يك كلمه نمي توان هم مصوت ثقيل وجود داشته باشد و هم مصوت ظريف. لذا در گفتار و نوشتار كلمات جاافتاده اي مانند «اياق» (در اصل آياق) را بايد تصحيح كنيم.

    >> نيازي نيست مصوت فتحه را در تمام كلمه ظاهر كنيم. خواننده مي تواند «سپه لنمك» را بخواند و متوجه شود. ديگر نيازي نيست آنرا بصورت «سه په له نمك» بنويسيم.

    >> حروف عربي و حتي املاي كلمات عربي بايد حفظ گردد. لذا صحيح نيست بنويسيم: رمزان ، زاهير ، ايقتيساد ، ايشتيباه. بلكه همان رمضان ، ظاهر ، اقتصاد ، اشتباه ، هم براي خواننده آشنا است و هم قابل تلفظ. قطعاً يك خواننده در خواندن متن تركي «اشتباه» را «ايشيتباه» مي خواند و نيازي به تحميل اين فكر به او وجود ندارد.

    >> كلمات عربي و فارسي كه بايد تغيير شكل دهند تا در قالب تركي بيايند ، بايد با شكل تغيير كرده نوشته شوند. مانند: عؤمور (عمر) ، قايدا (قاعده).

    >> در نوشتار كلمات اصيل تركي نبايد حروف عربي را دخالت دهيم. لذا نوشتارهاي مانند اصلان (آسلان) ، اطو (اوتو) ، اطاق (اوتاق) اشتباه است.

    >> در نوشتار تركي ، كلمات اصيل تركي را كه وارد زبانهاي ديگر شده اند ، بايد به همان صورت اصيل تركي بنويسيم. مانند: قالا (قلعه) ، بوشقاب (بشقاب) ، قاشيق (قاشق) ، ساچما (ساچمه) ، اومود (اميد) ، كؤمك (كمك).

    >> در گفتار و نوشتار اشتباهات خود را بدينصورت تصحيح كنيم:

    - اگر اونو منه وئره (اونو منه وئرسه)

    - درسده دوشدو چونكي اوخوماميشدي (اوخوماماغي ايچين درسده دوشدو)

    - منيم كيتابيمي وئر يا يئرينه باشقا كيتاب آل (منيم كيتابيمي وئر يوخسا يئرينه باشقا كيتاب آل)

    - اونو وئرديم تا باشيمدان آچيلا (باشيمدان آچيلماغا اونو وئرديم)

    - بورادان تا تبريزه ايكي ساعات يول دور (بورادان تبريزه دك ايكي ساعات يول دور)

    - بو اوغلوم ياخشي دي تا او بيريسي (بو اوغلوم او بيريسينه گؤره ياخشي دي)

    - كيتاب كي اوخويورسان نه دير؟ (اوخودوغون كيتاب نه دير؟)

    - آيا او درسي باشا دوشموشدون؟ (او درسي باشا دوشموشدون مو؟)

    - به قول آتام: چوخ ياخشي كيشي دير (آتام دئمه لي: چوخ ياخشي كيشي دير)

    - اوز به اوز (اوز اوزه) ، گؤز به گؤز (گؤز گؤزه) ، دال با دال (دال دالا)

    - بالاخره آلاجاغيمي آلديم (آنجاق آلاجاغيمي آلديم)

    - ناواخت سني گؤره بيله رم؟ (هاچان سني گؤره بيله رم؟)

    - هم من گئديم هم سن (منده گئديم سنده)

    - نه من گئديم نه سن (منده گئتمه ييم سنده)



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: تورك كيمليي
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن

فارسجا- توركجه آي-لارين آدي / اسامي فارسي و تركي آذربايجاني ماههاي سال

*حاضيرلايان: حسين واحدي

Doğum Tarihinizi Yazın Tüm Detaylı Bilgileri Ve Burcunuzun Özelliklerini Öğrenin

فروردين: آغلار گولر         

ارديبهشت: گولن آي                           

خرداد:    قيزاران آي                         

تيــــــــر:   قورا پيشيرن                    

مورداد :  قويروق دوغان                 

شهريور:  زومارآيي    

مهــــــر:   خزل آيـــي

آبــــــان:  قيرؤو آيي

آ ذر:  آذر

د ي :  اوغلاق

بهمـن:  دوندوران آي

اسفند:  بايرام آيي

------

قايناق:

1.فرهنگ فارسي- تركي شاهمرسي

2.فرهنگ جيبي فارسي- تركي اختر

3.اؤز آنا ديليميز

4.توركجه ايل سايارلار

گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: بيليم
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن
فارسجا- توركجه بويالارين آدي/نام رنگها به زبان تركي آذربايجاني

گرد آوري: حسين واحدي

الوان خشبية 2013 ألوان خشبية

رنگ = بويا

رنگارنگ = آلاشيق

رنگرز = بوياچي (بوياقچي)

سفيد = آغ

سياه = قارا

سرخ = قيرميزي/ آل

سبز = ياشيل

آبي = گؤي/ماوي

زرد = ساري

خاكستري = بوز

بنفش = مور

صورتي = چَهرايي (پمبه)

نارنجي = تورونجو

قهوه اي = قومرال/ قاريشني (سؤسينه)


گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: تورك كيمليي
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن
فارسجا - توركجه يئدديجه (هفته) گونلرينين آدلاري / اسامي هفته به فارسي و تركي آذربايجاني

* حاضيرلايان: حسين واحدي

2013 yılı takvimi.png


هفته = يئدديجه / yeddicə

شنبه = يئللي گون / yelli gün

يكشنبه = سود گونو / süd günü

دوشنبه = دوز گونو / duz günü

سه شنبه = آرا گون / ara gün

چهارشنبه = اود گونو / od günü

پنجشنبه = سو گونو / su günü

جمعه = آيني گونو / aynı gün



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: تورك كيمليي
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن
برخي اصطلاحات رياضي در تركي آذربايجاني

حاضيرلايان: حسين واحدي

تدريس خصوصي رياضي

حساب : ساي بيل -   saybil

منها - : چيخي - çıxı

جمع + : آرتي - artı

ضرب × : چارپي - çarpı

تقسيم ÷ : بؤلو - bölü

مساوي = : ائشيت - eşit

نامساوي : قارشيت - qarşıt

خط ___ : جيزگي - cizgi

مثلث : اوچ گئن - üçgen

گوشه : بوجاق - bucaq

مربع : دؤرد گئن - dördgen

مستطيل : جوت قول دؤردگئن – cütqol dördgen

زاويه : آچي - açı

دايره : يووارلاق،قوشاق – yuvarlaq,quşaq

بيضي : ياستي قوشاق – yastı quşaq

براي تبديل اعداد به حالت ترتيبي از پسوند هاي ( ı  ئينجي ) - ( i  ينجي ) – ( u ونجو ) – ( ü  ونجو ) استفاده ميكنيم.

مثال :

بير + ينجي = بيرينجي (اول)        اوچ + ونجو = اوچونجو (سوم)

خواندن اعداد اعشاري و كسري و درصدها: ( / ) علامت تقسيم است.

مثال:

5/1 = بئشدن بير  يا بئشده بير

100/10 = يوزده اون يا اون فاييز 10%

2.4 = ايكي اوندا دؤرد

% = فاييز يا يوزده ...

÷ بؤلو

-------------------------

قايناق لار:

اؤز آنا ديليميز

گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: بيليم
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن

"جين كلمنت"،122ياشلا، دونيانين  ياشام ركوردون سينديردي!جين، ايكي قرن اؤنجه،1875 اينجي ايلده، دوغولوب و1997 ده ،ياشامي بودونيادا بيتيب!


آرديني اوخو
گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: بيليم
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن

تبريزين ،سككيزليك قاپلاري،ياخين ايل لرده، عظمت ايله گؤزليك له، يابانجي يوروش لرين قاباغيندا،تبريز شهرين،ديرنمك آراجي دير! يئرلي و يابانجي موسافيرلرين، "گل،گئت"،يئري ايدير،ايندي بو 8قاپيدان ،يالنيز1.5قاپي ،قاليب!

"كولتورال ميراثين" ،مسئوللاري ايله "تبريزين شوراي شهري"، بو قاپيلارين، يئنيدن ،قورولماسين، وعده وئريب لر!

2400ايل اؤنجه دن، تبريز شهري، 8 قاپي وحصارلا، قورنوردو،يابانجي قونشولار ايله تاجير وموسافير لر با قاپي لارا قوللاناراق،تبريز له ،"گل گئت" وايليگي ده اولوردولار!بو 8قاپينين، يئني دن قورلماسي،كئچميش لرين خاطيره سين ،بيزه خاطيرلاياجاق!

تبريزين سككير قاپيسي ،عيبارتدير:سيرخاب قاپيسي، باغمئشه قاپيسي،خياوان قاپيسي،نوبرقاپيسي،ميارميار قاپيسي، گجيل قاپيسي، ايستامبول قاپيسي و دوه‌چي قاپيسي.

"بهروز خاماچي" ،تبريزين ايسلامي شوراسين، اؤيه سي،بو اسكي قاپيلارين،يارانماسي، حاققيندا بئله دئدي:يابانجيلارلا ،آليش وئريش ين اؤنمي،و يابانجي اؤلكه لره ، گؤندريش، وباشقا يئرلردن ميللتين مايحتاجين تامين ائله مك اوچون،اسكي چاغلاردان، تبريز،اؤلكه نين،تاريخسل،آليش وئريش ، نيظامي وسياسي مركزي دير!

بو تبريزلي آراشديرجي،بوقاپي لارين،ايشلمه ساعاتلارينا ايشاره ائله يه رك، آرتيرير،كئچميشده، تبريزين شهرباني سي، "كره ني خانا"،تيمچه سين، داليسيندا يئرلش ميشدي،آخشام لار، اذان چاغيندا،قاپيلار، "كره نئي" سسيله،اصلده،بيلديرش آراجي اويناميندا اولاراق،باغلانيردي و سحر چاغي، اذان چاغيندا،"كره ني" سسين، ائشيتمك له، ايشه باشلاييرديلار.

ايندي، كسگينليك له ،خياوان قاپيسي وباغمئشه قاپيسيندان سونرا،تبريزين سككيز قاپيسندان  هئچ ايز واثر قالماييب! ومسئول لار ،يئتيشمه مك لري له،بو ،بير ياريم قاپي دا،آرادان گئدير!

خاماچي، تبريز ين ،"ايسلامي شوراسين"،"كولتورال ميراثين كوميسيونون"، باشقاني، بو قاپي لارين، يئنيدن قورولماسي حاققيندا آرتيردي:تبريزين، تاريخسل كيمليگي، ايله،شهرين قديمي حاشيه سين، احيا ويئنيدن قورولماسين گركلي بيلديردي.

خاماچي، قاپلارين، يئنيدن قورولماسين، و نه تهرده اولماغي حاققيندا ،آرتيردي،كئچن ايلين سونوندا، شوراي شهر، اوچ قاپينين يئنيدن قورولماسي اوچون، يئني ياسالار تصويب ائله ييب.

بؤلگه 8ين، بلديه چي سي،بئله اينانير:اوچ قاپيدان،باغمئشه قاپيسي، "كولتورال ميراثين" ،الينده دير و كسگينليك له، بو ايداراه، باغمئشه قاپيسين، يئني دن قورولماسين،ايجرا ائله يه جك،اما گجيل و استانبول قاپيسين، ايجرا و بودجه سي،بيزده دير،وبو ايلين باشينادك،احيا اولاجاقلار!

باغمئشه قاپيسي،حرمخانا وسماورچي لرين بازارين ،اؤزونده يئرله شديريب،ياخين ايللرده،عظمتلي ايله گؤزل سقفه صاحيبدير،اما ايندي، يالنيز بير طاق وياريمچيليق قاپي، او عظمتلي تيكينتي دن ياديگارقاليب.

"ايوب ميرزايي"، "سماورچي بازارين"، دوكانچي سي، باغمئشه قاپيسين حاققيندا دئيير، باغمئشه قاپيسي، آياق اوستونده اولان زامانا دك، "سماور چي بازارين "سقفي،گؤزل كرپيج لرله، گؤزلليك ساچيردي! و بو دؤنگه آدليم ايدير!

ميرزايي، آرتيرير:تاسوفله،اينقلابدان ،اؤنجه،بير سيرا انسانلار ، بئله دوشونوردولركي،بازارين، سقفين اوچورتماقلا،بو آليش وئريش مركزين موشكولو، يعني سماورجورله مه يين،توستو سو ،بيته جك!اما زامان سوره سينده ، مودرن تيجاري تيكينتي لرين تيكيلمه سين بو بؤلگه ده باشا دوشدوك!سقفي اوچورتماق، بيزه كومك ائله مه دن، بيزيم هويتميزي ده، آرادان آپاردي!



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: حاقيميز هاني
یارپاق لار: [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8]
آرشیو
سون یازی لار
یولداش لار
سایغاج
ایندی بلاق دا : نفر
بوگونون گؤروشو : نفر
دونه نین گؤروشو : نفر
بوتون گؤروش لر : نفر
بو آیین گؤروشو : نفر
باخیش لار :
یازی لار :
یئنیله مه چاغی :