vatanim tam azerbaycan galacak kandim garajehgayeh
قراجه قيه
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن

جمله در زبان تركي

تمام آنچه را در سيزده جلسه پيشين فرا گرفتيم ، براي رسيدن به اين قسمت از ترم يعني جمله بود. تا جمله ادا نشود ، فايده اي از اين همه اطلاعات درباره فعل و فاعل و ضمير و ... وجود نخواهد داشت.
بحث درباره جمله بسيار گسترده است و نمي توان در يك جلسه به تمام مطالب درباره جمله پرداخت اما مي توان تا حدودي با جمله آشنا شد ، طوري كه علاقمندان با زمينه مناسب جهت فراگيري مطالب بيشتر دنبال منابع و مراجع ديگر بروند.
جمله يك كلام كامل است كه گوينده آنرا به اطلاع شنونده مي رساند. جمله از وقوع يك حادثه يا وجود يك واقعيت خبر مي دهد.
جمله از ديدگاه هاي مختلف داراي تقسيمبندي هاي مختلفي است كه در ادامه به چند مورد از آنها اشاره مي شود:

1 ـ تقسيمبندي مفهومي
جمله از منظر مفهوم ، به سه گروه اخباري ، استفهامي و امري تقسيم مي شود.

1ـ1: جمله اخباري
در جمله اخباري از وقوع عمل در گذشته ، حال و آينده و يا حتي خارج از زمان خبر داده مي شود. جملاتي مانند: «آنام گلدي» ، «سن گئده جكسن» ، «آناملا باجيمي بويون ائلچيليگه گؤندرميشم» از اين نوع هستند.

2ـ1: جمله استفهامي
هرچند يك جمله استفهامي درباره وقوع حادثه يا وجود واقعيت است اما اين مفهوم همراه با سئوال و ابهام است. اين سئوال گاهي همراه با ادات استفهام مانند «مي ، هانسي ، هارا ، كيم ، نه يه ، نه ايچين ، نه ، هانكي و ...» است و گاهي بدون ادات تنها با تكيه بر لحن گوينده است.
جملاتي مانند «نه ايچين دونن گلمه دين؟» ، «تاپيشيرديقلاريمي آلدينمي؟» ، «هانسي درسده دوشدون؟» جملاتي استفهامي همراه با ادات استفهام است اما جملات سئوالي مانند «دئمه ديم گئتمه؟» ، «تاپيشيرديقلاريمي آلدين؟» ، «بو گئجه ائشيگه گله جكسن؟» بدون ادات استفهام باز از نوع جملات استفهامي هستند.

3ـ1: جمله امري
با اين جمله با خواهش ، التماس ، تضرع و يا دستور ، خواستار انجام عمل مي شويم. مانند: «اونو منه وئر» ، «قاپيني آچ» ، «منه بير كيلو يئر آلما وئر» ، «بير ليوان سو وئر».
گاهي ممكن است براي تأكيد بر امر يا پرهيز از احساس آمرانه بودن ، از ابزارهاي كمكي نيز در جمله استفاده كنيم. مثلاً براي حالت امر ، به انتهاي فعل ، پسوند «گيل» و «گيلان» اضافه كنيم. مانند: «اونو منه وئرگيلن» ، «قاپيني آچگيلان». البته پسوند «گيل» امروزه كاربردي ندارد. يا اينكه قبل از شروع جمله امري بگوئيم: «تئز اول» مانند «تئز اول اونو منه وئر». گاهي هم ممكن است پس از اتمام جمله امري بگوئيم: «گؤرم» ، «داي». مانند: «اونو منه وئر گؤرم».
در جملات امري از نوع التماسي و خواهشي نيز ممكن است به پيش جملاتي مانند «اولارسا» ، «ممكن اولسا ...» ، «زحمت اولماسا ...» ، «لطف ائديب ...» ، «باغيشلايين ...» ، «زحمت دي ...» ، «نه اولاندا».

2ـ جمله فعليه و اسميه
جمله از نظر ساختار ممكن است اسميه باشد يا فعليه. جمله اسميه تكيه اش بر اسم است نه فعل. در واقع فاقد فعل است و تنها از افعال كمكي يا علامتهاي اسنادي كمك مي جويند ، از جمله «دير ، ايدي ، ايميش». مانند: «بو آغاج اوزون دور» ، «بو سؤز يالان ايميش».
جمله فعليه داراي فعل است ، مانند: «من درسيمه باخميشام» ، «بويون بير كره سايتا گيرديم و سؤزلرين اوخودوم» كه داراي فعلهاي باخميشام ، گيرديم و اوخودوم مي باشند.

3ـ اجزاي جمله
جمله داراي يك حداقل اجزا بايد باشد تا بتواند در تعريف جمله بگنجد. اين حداقل اجزا كه آنرا اجزاي اصلي جمله هم مي نامند ، عبارتند از: مسند و مسنداليه.
مسنداليه همان فاعل است كه در جمله اسميه بصورت مبتدا نمايان مي شود. مسند درباره مسنداليه حكم مي دهد. در واقع مسند همان فعل در جمله فعليه و خبر در جمله اسميه است.
در جمله فعليه «آنام مشهده گئتدي» ، «آنام» فاعل يا مسنداليه است و «گئتدي» فعل يا مسند. در جمله اسميه «هاوا قارانليق دير» ، «هاوا» مبتدا يا مسنداليه است و «قارانليق دير» خبر يا مسند است.
با اين دو جزء ، جمله معني پيدا مي كند اما اجزاي ديگري هستند كه براي توضيح بيشتر جمله و تفهيم بهتر آن در كنار اجزاي اصلي مي آيند. اين اجزا را اجزاي فرعي مي گويند كه مفعول صريح و غيرصريح از آن جمله هستند.
مفعول صريح در تركي با علامت «ي» يا «ني» تعريف مي شود. مانند: «من درسي اوخودوم» ، «آيلار قاپيني آچدي» ، «من ائوي تميزله ديم».
مفعول غيرصريح نيز تحت تأثير فعل بوده و يكي از حالات مفعول اليه ، مفعول فيه و يا مفعول عنه را به خود مي گيرد. مانند: «ائوه گئتدي» ، «ائدن چيخدي» ، «ائوده قالدي».

4 ـ ساختار جمله تركي
اجزاي اصلي و فرعي جمله در ساختار كامل و طبيعي جمله بايد با يك توالي و ترتيب خاصي بيايند وگرنه از حالت طبيعي خارج خواهند شد. ساختار غيرطبيعي همان ساختاري است كه در ادبيات محاوره اي و شعر به وفور مي بينيم.
ساختار طبيعي يك جمله در زبان تركي با ترتيب زير است:
«فاعل(مبتدا) + قيد زمان + قيد مكان + مفعول غيرمستقيم + مفعول مستقيم + قيد حالت + فعل».
براي نمونه در يك جمله كامل و طبيعي تركي مي توان گفت: «آناسي گئجه لر ياتاندا بالاسينا قيسسا ناغيللاري محبتله اوخويار».
جملاتي مانند زير از نظر ادبياتي صحيح نيست. چرا؟
• مدرسه ده صاباح امتحان واريم دير.
• تلويزيونومو صاباح تعمير ايچين تعميركارا وئره جه يم.
• دونن آخشام قارداشيملا آغام شاما اونلارا قوناق ايديلار.

در شعر نيز بنا بر اجبار ساختار و تركيب طبيعي جمله به هم مي خورد. مثلاً جمله اي طبيعي مانند: «باشيمدا توكلر آغاريب ، قاپيسيندا ابتر اولدوم ، او نازلي دلبر دئمه دي كي: بيزيم گوموش دورور بو» را عارف نامي قرن هفتم ،شيخ صفي الدين اردبيلي ، مي گويد:
«آغاريب باشيمدا توكلر ، قاپيسيندا اولدوم ابتر
دئمه دي او نازلي دلبر ، كي بيزيم گوموش دورور بو»
همانطور كه گفتيم ، ساختار اصلي جمله با همان مسند و مسنداليه كامل مي شود و حتي گاهي مي توان اجزاي ديگر آنرا بدون اخلال در جمله حذف كرد. بعضي از اجزاي جمله صرفاً براي توضيح بيشتر ارائه مي شود. براي نمونه جمله ساده و كاملي مانند: «آباسي قوجاليبدير» را مي توان به جمله مفصل و طولاني زير تبديل كرد: «يوز ياشيندا اولان ، الدن آياقدان دوشن آناسي ، داها قوجاليبدير». يا جمله ساده و كاملي مانند «آنام زيارتدن گلدي» را تبديل كنيم به جمله طولاني و زائد زير: «آنام بويون صبح هاوا آچايلان زامنلاردا كي هئچ بير آدام ائشيكده يوخ ايدي ، ايكي هفته دن سونرا كربلانين زيارتيندن گلدي».

5 ـ هماهنگي فعل و فاعل
فعل و فاعل از نظر جمع و فرد بودن و نيز از نظر شخص بايد باهم هماهنگ باشند. به دنبال فاعل جمع ، فعل جمع مي آيد و بعد از فاعل مفرد ، فعل مفرد مي آيد.
براي فاعل اول شخص مفرد ، فعلي با ضمير فعلي اول شخص مفرد مي آوريم .
با اين دو اصل ، جملات زير صحيح مي باشند:
• من مدرسه دن گلديم.
• سيز هاچان بازاردان گلدينيز؟
• اونلار امتحان وئرمه ديلر.

اما جملات زير صحيح نيستند:
• من مدرسه دن گلديك!
• سيز هاچان بازاردان گلديم!
• اونلار امتحان وئرمه ديم!

در اين ميان استثناهائي وجود دارد كه مهمترين آنها عبارتند از:
• احترام: براي احترام مي توان فعل يك شخص مفرد را جمع آورد. مانند: «رهبر بويون دانيشيغيندا بويوردولار» ، «اوستاد كيلاسدا امتحان آلديلار».
• فاعل غيرجاندار بصورت جمع مي تواند فعل مفرد بگيرد. مانند: «آغاجلار قورودو» ، «سولار كسيلدي». البته متداول است كه براي هر نوع سوم شخص جمع از فعل مفرد استفاده كنند. مانند: «قوناقلار گلدي» ، «اؤيرنجي لر گئتدي» ، «ساتقينلار قاچدي».
• براي فاعلي كه ذاتاً جمع است ، فعل مفرد مي آوريم. مانند: قوشون ، ملت ، آرتئش. مثلاً «قوشون داغيلدي».

5 ـ جمله كامل و ناقص
جمله كامل را با تعريف فوق پذيرفتيم. جمله ناقص يك جمله داراي اعتبار و مفهوم است كه شنونده منظور گوينده را متوجه مي شود اما اجزاي اصلي يك جمله كامل را ندارد. دليل آن هم اين است كه شنونده در جملات قبلي يا پيش زمينه قبلي ، اجزاي جمله مانند فاعل يا مفعول يا حتي فعل را مي شناسد. اينگونه جملات غالباً در جواب يك سئوال گفته مي شود.
براي نمونه ممكن است ابتدا نپذيريم كه «بازارا» جمله باشد اما اگر بدانيم كه اين جمله در مقابل سئوال: «آنام هارا گئتدي؟» گفته شده است ، متوجه مي شويم كه اين جمله بايد در اصل «آنام بازارا گئتدي» بايد باشد كه به خاطر ذهنيت داشتن گوينده و شنونده از فاعل و فعل ، اين دو جزء اصلي حذف شده است. به همين ترتيب شخصي به ديگري مي رسد و درباره ساعتي كه گم كرده بود و دنبالش بود ، مي گويد: «تاپديم». در واقع بايد بگويد: «ساعتي تاپديم» كه به خاطر ذهنيت داشتن شنونده از موضوع گم شدن ساعت ، آنرا از جمله حذف مي كند. او حتي مي تواند بجاي «تاپديم» بگويد: «ساعتي تاپديم» و يا آنرا تفصيل دهد و بگويد: «بالاخره بويون صبح ناماز قيلاندا حوض باشيندان ساعتي تاپديم».


گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: بيليم
آرشیو
سون یازی لار
یولداش لار
سایغاج
ایندی بلاق دا : نفر
بوگونون گؤروشو : نفر
دونه نین گؤروشو : نفر
بوتون گؤروش لر : نفر
بو آیین گؤروشو : نفر
باخیش لار :
یازی لار :
یئنیله مه چاغی :