vatanim tam azerbaycan galacak kandim garajehgayeh
قراجه قيه
تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | یازار : تانري و توپراغيني سون بيري
+ به يه ن

اشازه :دراين پست كلمات و اصطلاحات و جملاتي تركي از كامنت هاي خوانندگان گرامي در پستهاي سال ۱۳۸۹ اين وبلاگ را انتخاب كرده ايم اميد كه مورد توجه قرار گيرند.

تركي گفت:

ما به آبشار مي گوييم، شارشاري
ما به شقايق عربي مي گوييم، قيزلار گولو
ما به مار كبرا مي گوييم، آتاايلان
ما به كنگره فرانسوي مي گوييم، قورولتاي
ما به اولتيماتم فرانسوي مي گوييم، قارا قورخو
ما به قانون عربي مي گوييم، ياسا
در ضمن موضوع عربي به تركي مي شود قونو

تركي گفت: يورولماياسيز. چوخ ده يرلي ايشدير بو ايشيز.
آنجاق بير نئچه سؤال ياراندي منده: 1. قديم توركجه دن منظوروز نه دير؟ بيلدي‌يينيز كيمي توركولوژي‌دا الف: اسكي توركجه (اورخون داش يازيلاري) و بعضي نظرلره گؤره ( آلتون ياروق و قوتادغو بيليگ) ب: اورتا توركجه: ديوان لغات الترك، قوتادغو بيليغ و ...
سونرا چاغاتي توركجه‌سي، سونرا اوغوز توركجه‌سي‌نين آذربايجان و عوثمانلي بؤلومو اونلارين آريجا گليرلر. اؤز نؤوبمده تشككور ائديرم. (سيد حيدر بيات)

تركي گفت : آغاسالاريان، اين آتلي قارينچه را چگونه مي شود ترجمه كرد؟

 گفتم : آتلي فارينچه از تركي به فارسي مي شود مورچه اسبي است . گفت چرا؟ گفتم: در زبان تركي پسوند "چه" علامت مصغر است ؛ بنابراين قارينچه وقتي در فارسي با پسوند تركي خوانده مي شود (مور+چه) مطمئناً مورچه اسبي برگردان از تركي به فارسي بايد باشد. يعني مورچه اسبي برگردان به فارسي آت قارينچا (آتلي قارينچه) مي باشد.

تركي گفت :پرندگان شكاري را با عقاب و شاهين عربي نمي شود ايضا كرد. گفتم چطور؟
گفتند: قارتال، قرقي، سنقر، باي سنقر، قوش (اين قوش باي قوش نيست)، جيغنه نيز از همان خانواده هستند.
گفتم : شوخي مي كني؟

 گفت: ما تركها به شوخي و شوخلوق "هه نك" مي گوييم و مگر تا كنون نديدي وقتي بچه ها با هم زيادي شوخي مي كنند، بزرگتر ها مي گويند"هه نك - هه نك اولور ده يه نك" يعني با شوخي شوخي دعوا نكنيد.
گفتم: مي توانيد "قيليفت" را به زبان همسايه ترجمه كنيد؟
جواب دادند: قيليفت ديگي است استوانه ته گشاد و ته تنگ دارد و از مس ساخته شده است.
گفتم: پس آن خدا رحمتي (نوايي) بي دليل نمي گفت بعضي چيزها را بايد با استفاده از كلمات عربي و آنهم داخل جمله مي شود به همسايه فهماند. خوب قيليفت شد نوعي ديگ. پس اين قابلمه، قازان، قازان چه، و چؤين به زبان همسايه چه مي شوند؟
گفتند زياد فضولي نكن و همه را بخوان نوعي ديگ.
گفتم: فضولي نباشد، اين گلن و گئدن را چگونه مي شود ترجمه كرد؟
جواب دادند: خداوند به تو چشم داده و مگر نمي بيني تشريف مي برد و تشريف مي آورد و "تشريف برنده و تشريف آورنده".


تركي گفت: فقط يك سئوال دارم، اين “احساس كردن” به تركي چه مي شود؟
گفتم: "دويماق". گفت: ببخشيد، دويماق كردن؟ گفتم : نه احساس عربي است و با كمكي كردن و در تركي " دويماق همان احساس كردن است و كمكي لازم نيست و كمك نيست "كؤمك" است.

تركي گفت : انستيتوي روابط خارجي آلمان در ماه اوت كلمه تركي "ياكاموز" را به عنوان "زيباترين كلمه جهان در سال ۲۰۰۷" معرفي كرد. واژه‌هاي چيني"هولو" و ‌"ولنگتو" آفريقايي دوم و سوم شدند." گفتم: ابن شد كاف بزرگ. گفت: مي دانستم باور نمي كني و اين نيز لينگ  صداي آلمان . گفتم : و لينگي دراين وبلاگ نيز است. تا من يك فيلتر شكن جور كنم به من بگو چرا در تركي اسامي با "لر" و "لار" جمع مي بندند؟

گفت: دستور زبان تركي جدول دارد و كافي است، جدول را حفظ كني. گفتم: چطور؟
گفت: ببين در زبان تركي 9 يازاچ (حرف) صدا دار وجود دارد كه عبارتند از " A Ə E İ I O Ö U Ü " و با الفباي عربي:" آ اَ ائـ ايـ ايـ اُ اؤ او او" و اين حروف را به دو دسته مي شود تقسيم كرد: قالين سسلي و اينچه سسلي. حروف "  A - I - O - U " قالين سسلي و 5 تاي ديگر اينچه سسلي هستند. و كلماتي كه يكي از دو حرف آخر آنها قالين سسلي باشند با "لار" جمع بسته مي شوند، مانند قيز،كه جمع آن مي شود :  قيز لار، اوغلان جمع آن اوغلان لار، آتا جمع آن آتالار، آنا جمع آن آنالار و ...و كلماتي كه يكي از دو حرف آخر آنها اينچه سسلي باشند با "لر" جمع بسته مي شوند، مانند: ايش جمع آن مي شود: ايشلر، شهر جمع آن شهرلر، جوجه جمع جوجه لر و ...و با توجه به 9 حرف صدا دار است كه مي شود گفت: بجنورد دان از بجنورد، گريواندان، شيروان دان، مشهد دن. چرا مشهد دن؟ چون يكي از دو حرف آخر اينچه سسلي است. با توجه به همان 9 حرف صدا دار است كه بجنورد دا و مشهد ده در بجنورد و در مشهد مي شود.

تركي گفت : اؤلنك به فارسي مي شود، علفزار و مرتع. و گفت: ما مي رفتيم به اؤلنگ و يئملي جمع مي كردم و در كنار آرخ (چوب) كه همان جويه باشد نشسته و مي خورديم.

گفتم: يئملي به فارسي چه مي شود؟ گفت: نمي دانم و شايد آقاي سالاريان و يا ....بدانند.

گفتم: يئملي يك نوع سبزي خوردني خودروست ازتيره تره باگلهاي بنفش
گفت: ديدي برخي مي خواستند كلمه "اؤلنك" را بنام خود جعل كنند؟ گفتم: اين كلمه "اؤلنك" حرف (اؤ Ö) دارد و در ايران فقط تركها مي توانند " اؤلنك" بگويند و با "اولنك نمي شود، "اؤلنك" را جعل كرد.

تركي گفت : ديدم بنايي به شاگردش مي گفت: "آت" و شاگرد به بنا مي گفت: "تاشلا" و فرق بين "آت" با "تاشلا" چيست؟

 گفتم: بنا بالاي ديوار بود؟ گفت هه (بلي).

گفتم :در تركي، انداخين از بالا به پايين تاشلاماق و از پايين به بالا آتماق مي شود .

تركي گفت: در دانشگاه فردوسي مشهد، يك دانشجوي تهراني با اشاره به زانوي شلوار دانشجوي فاروجي گفت: زانوي شلوارت پاره شده.

دانشجوي فاروجي نگاهي به زانوي شلوارش كرد و گفت:

بلي ميرود كه پاره شود. دانشجوي تهراني با خنده گفت:

عينك و دانشجوي فاروجي جواب داد:

عينك لازم نيست و ما در تركي كلمه "سؤزولمك Sözülmək"داريم سؤزولمك پاره شدن نيست و مي رود كه پاره شود و وقتي لباس از جاي دوخته شده پاره مي شود از كلمه "سؤكولمك Sökülmək" استفاده ميكنم و ميگويم "سؤكوليب" و پاره شده در تركي مي شود يئرتيليب و جيريليب.  اما: آتا سؤزو (ضرب المثل): "اييپ سؤزولن يئردن اوزولير" در ضمن عينك به تركي مي شود "گوزلوك Gözlük" و آينه مي شود "گوزگوGözgü".

 تركي گفت : ديرلي يولداش. گؤزل يازيلاريزا گؤره ساغ اؤلوب ساغ قالاسيز
آذربايجان = آذ (آس) + ار + باي+ جان (گان يا قان يا غان)
آس قومي يؤيووك توركين بير تباريندان دير ( تبار = تاپار (پيدايش)) آسيا كلمه سي ده بو بؤيووك تبارين آدين دان آلينيب دير
ار = شخص معناسينده دير نجه كي آوار قومي سوار قومي ........
باي = بي = حاكم معناسينده كي هاميلار اؤني بينيي لر (پسنديده اند = انتخاب كرده اند)
جان = همان قان آرديمي دير كي ير معناسين بير زادا ايفاده ائدر ( پسوند مكان ساز)

تركي گفت : گورگو كولته (Kürkü kültə) در فرهنگ لغت همسايه ما كلمه "Kürk" وجود ندارد و اصلا همسايه ما نمي تواند اين كلمه تكرار كند و بيهوده تلاش مي كند، ان را جعل نمايد. روزنامه خراسان: مركز اصلي توليد كلاه كركي در استان، شهرستان هاي گرمه و جاجرم است ولي در بجنورد هم عده كمي اين نوع كلاه را مي بافند.

تركي گفت : تركهاي خراسان يكي از زير گروه هاي ملت بزرگ ترك هستند و زبان مادري ما توركو و يا توركچه نام دارد. ما زبان هايي بنام "تركي فاروجي"، "تركي دره گزي"، "تركي بجنوردي"، "تركي شيرواني" و تركي خراسان شمالي و... نداريم و گفتن، تركي با لهجه چاغاتايي (جغتايي) و يا تركي با لهجه بجنوردي ايراد ندارد.

اضافه كرد: قوزئي خوراسان، بيزم آنا يوردوموزدو و توركو بيزيم آنا ديليمز.آنا ديليميزي اؤرگنمك و اؤرگتمك هر خوراسان توركونون اولوسال (ملي) گؤره وي دير (وطيفه سيدير). تركهاي خراسان بايد الفبا، زبان ادبي و نوشتاري مشترك داشته باشند و همه با هم براي الفبا، زبان ادبي و نوشتاري مشترك تلاش كنيم. ياشاسين خوراسان توركلري.

تركي گفت : ما تركان هميشه يك طرف دنيا بوديم و يواش-يواش داريم باز به جايگاه واقعي خود مي رسيم. اشغال مناطق تورك نشين آسياي ميانه و قفقاز توسط روسيه و چين، شكست توركيه در جنگ جهاني اول، حذف نمودن سلسله قاجار توسط انگليس و روسيه و روي كار آوردن پهلوي ها توسط آنها، ممنوعيت زبان توركي توسط پهلوي ها در ايران، تغييرات الفبا از عربي به لاتين در توركيه و آذربايجان،تغيير الفبا در آذربايجان از لاتين به كريل و ... ضرباتي به زبان توركي وارد كرد و براي نمونه اَ در توركيه از يواش يواش فراموش شد و Sən در توركيه به Sen تبديل گرديد و ...
در جمهورهاي تورك نشين شوروي سابق، توركها حق نداشتند فرهنگ توركي به توركي بنويسند و فرهنگ لغت بايد با الفباي كريل و به توركي - روسي و يا روسي توركي نوشته مي شد و كميته سانسور روسها با انواع و اقسام بهانه ها كلمات اصيل توركي را از فرهنگ هاي لغت حذف مي كرد. با همه اينها امروز نيز در زبان توركي كلماتي وجود دارد كه انسان را به تعجب وا مي دارد و براي مثال "قارا قورخوم(اولتيماتم)"،"قورولتاي (كنگره) " "ياسا (قانون)"، "آنا ياسا (قانون اساسي)" و ...

 تركي گفت : باور نكنيد، دروغ است.

رئيس سازمان بازرگاني خراسان شمالي : "با فرا رسيدن روزملي صادرات، براي اولين بار بافندگان خراسان شمالي موفق به صادرات فرش دستباف به نام اين استان شدند." باور نكنيد، دروغ است ...
از دوران پلاني ها تبليغ صنايع دستي مردم ايران در خارج، تحت عنوان "صنايع دستي فارس" آغاز شد و امروز نيز صنايع دستي مردم ايران بنام "صنايع دستي فارس" صادر مي شود و قالي و گليم كه در ايران بيشتر در مناطق ترك نشين بافته مي شود را در اروپا و آمريكا بنام "صنايع دستي فارس" مي شناسند. براي نمونه "Persisch Teppich(فرش فارسي)" را در گوگل جستجو كنيد و خواهيد ديد كه نژاد پرستان فارس صنايع دستي مردم ايران را در خارج فقط بنام "فارس" تبليغ مي كنند.



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر: تورك كيمليي
آرشیو
سون یازی لار
یولداش لار
سایغاج
ایندی بلاق دا : نفر
بوگونون گؤروشو : نفر
دونه نین گؤروشو : نفر
بوتون گؤروش لر : نفر
بو آیین گؤروشو : نفر
باخیش لار :
یازی لار :
یئنیله مه چاغی :